وضو با خون
چهارشنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۴۴ ب.ظ
محمدباقر نیک خواه:
شب عملیات رمضان نزدیکیهاى پاسگاه زید بودیم . عملیات حدود
بیست کیلومتر پیاده روى داشت . باید براى نماز از قبل وضو می داشتیم چرا که شاید
مجبور می شدیم نماز را در حال حرکت بخوانیم . خمپاره اى نزدیک مان منفجر شد. همه در
حال وضو گرفتن بودیم . ترکشى خورد به سر یکی از بچه ها که داشت مسح سر می کشید با
خونسردی و لبخندی بر لب . خون از سرش جوشید و با آب وضوی صورتش آمیخت . اما خنده
هنوز روی صورتش بود.
۹۳/۰۳/۰۷